روزهای ِ بــی خاطـِـره

درباره بلاگ

فصل بیست و دوم از داستان ِ یک زندگی...

طبقه بندی موضوعی
۱۸ مهر ۹۳ ، ۲۱:۱۶

من می تونم...

من می تونم همونقدری که خوب هستم بد باشم

می تونم همونقدری که مهربونم خشن و غیرقابل تحمل باشم

می تونم همونقدری که آدم ها و شرایطشون رو درک می کنم بیشعور باشم و بی توجه بهشون

می تونم آدم ها رو دوست نداشته باشم...

اصلا من کسی رو قلبا دوست ندارم... من فقط گاهی که حس می کنم لازمه تظاهر به دوست داشتن می کنم...

من می تونم همین تظاهر رو هم از آدمای اطرافم دریغ کنم...

می تونم بهشون نشون بدم که اصلا برام مهم نیستن...

من می تونم خیلی بد و نفرت انگیز باشم...

من خوبم تا وقتی که خودم بخوام...

اگر نخوام دیگه همه چی تمومه...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۱۸
sinoa

نظرات  (۱)

۱۰ آبان ۹۳ ، ۰۰:۱۱ عطار کوچولو
+ من بر عکس شما " من نمیتونم!"
یا به سختی...


پاسخ:
من هم نتونستم!
فقط برای اینکه خشمم رو سر دکمه های کیبرد با رگبار کلمه ها خالی کنم و آروم بشم اینطور نوشتم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی